- راد منش
- کریم الطبع، سخاپیشه
معنی راد منش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دارای طبع و منش راد
سخی، کریم، سخاپیشه، جوانمرد، برای مثال رادمنش پیر جهان دیدهای / در همه آفاق پسندیده ای (رکن الدین- مجمع الفرس - رادمنش)
پاک فطرت پاک جبلت پاک اندیشه
بخشنده و کریم و شجاع و دلیر و خردمند
خداوند رای، با تدبیر، عاقل، خردمند
کسی که روش جادو دارد جادو صفت
خود پرست مغرور متکبر
دارای روش و منش جادوگران، فریبنده، برای مثال جادومنشی به دل ربودن / ریحان نفسی به عطر سودن (نظامی۳ - ۴۶۵)
پاک سرشت، پاک نهاد
سخاوتمند